Never ashamed of my body!
#allbodyarebeautiful#bikinibody#ilovemybody#liberalfeminist#badfeminist
این #بیکینی را تازه خریدم. از روزی که در فروشگاه آمد چشمم را گرفته بود. اما گران بود هر تکهاش نزدیک سیصد کرون( حدود سی یورو) بود. برای منی که شنای چندانی بلد نیستم، استخر هم نمیرم جیز لوکسی بود که ارزش پول خرج کردن نداشت. به طور اتفاقی هفته پیش دیدم رویش ۷۰٪ حراج خورده. گشتم و فقط یک دونه از هر تیکه سایزم بود. پرو کردم که مطمئن شم مناسب است. دل را برد و خریدمش. امروز هم افتتاحش کردم. یاد اولین بیکینی زندگیام افتادم. دانشجو بودم و مادرم برایم از آلمان سوغاتی آورده بود. بعضی منطقه های شنا بیکینی ممنوع بود اما چمخاله آزاد بود. پوشیدم با عشق، رفتم در ساحل زنان و مدام از عذاب به خودم پیچیدم. با اینکه اکثر زنان اندام متوسط یا درشتی داشتند اما انگار پوشیدن بیکینی مخصوص زنان ترکهای بود. من اما برای دل خودم پوشیدمش تمام آن سال با عذاب! بعدش مهاجرت کردم. بیکینی پوشیدم و هی دورو برم را نگاه کردم! تصور داشتم االان همه چشمها رو به من است و بدن من و اصلا الان مردها حالی به حالی میشوند. دریغ از یک نگاه! روزها طول کشید تا من بار سنگین آن همه عقاید به زور به ما خورانده شده را کنار بگذارم و نه از بدنم خجالت بکشم نه از زن بودنم. امروز رفتهام روی وزنه بعد دوماه! قبل رفتن به یار میگم شک ندارم هفتاد کیلو شدم انقدر این یکماه غذا زیاد خوردم با حداقل تحرک. اما ترازو ۶۶.۶ را نشان داد، آن هم بعد از صبحانه و روزهای قبل از پریود! بیکینی خوشگلم را پوشیدم. با پدر، مادر و یارم راهی ساحل شدیم کنار همه انسانهایی که آزادند. نه کسی نگاه کرد، نه مردی حالی به حولی شد، نه مزاحمتی. من هم مثل همه این سالها از زن بودنم و بدنم لذت بردم. با یارم بدون مانعی شنا کردیم و پدرو مادرم هم رها از بندهای فرهنگی ایران از آب و ساحل بهره بردند. #مرمر_مشفقی#بیکینی_بادی#بدن_من#فمینیست_لیبرال