از میم روی لبم تا موهای رو سرم
از خال روی دستم تا چشای کشیدم
از زانو های خستم تا ادیداس کفشم
از شعرای این قلبم و رگای تو دستم
از هر خاطره هر اشک
از لرزش دست چپ
همش برای تو ! تویی دلیل گردش این رفیقم اصلا🖊تویی که خندت اومد اکراین کرد دل اروپاییه منو خشک کرد تموم لاله عباسی های حاشیه ی دلمو خشک شدش رود امید جوونه زد یأس بجا یاس وسط حیاطش و من از دور فقط میدیدم این دختربچه هارو
من میخواستم تور عروس سرت کنم و تو دنبال تفریح ، یبارم نکردی به من زخمی تو رحمی
پ ن : نمیخواستم اینو پست کنم ولی دلم نیومد نمیخواستم اهنگین بشه ولی قلمم کشیده شد به این سمت انگار اصلا این قلم با قلبم دست به یکی کرده که سرّ درون منو اشکار کنه
قرار بود با اومدنت
خنده با لبم
چهار خونه هام با تنم
ارامش با اعصابم
امید با دلم
بالام با کمرم
برق با چشمم
اشتی کنه
ولی اینجوری شد که
اشک با چشمم
موهام با دندونام
لرزش با دستم
بی قوارگی با لباس
اخم با صورتم
سردی با قلبم
اضطراب با روانم
عصبانیت با اعصابم
رفیق شد !
خوشبخت شی🙌🏻
#نوشته#نویسندگی❤ #نویسنده_کتاب#نویسنده_رمان#نویسنده#نویسنده_ایرانی#نویسنده_ایرانی#نوشته_خاص#تکست_سنگین#تکست_خاص#آهنگ #🖊 #تکست_سنگین#تکست_خاص#کتاب#کتابخوانی#غمگین#اینستاگرام#اکسپلور#نویسنده_جوان#نویسنده_کوچک#نویسنده_معاصر#هنر#نویسنده_خلاق#قلم#کتاب_خوب